منبع:بامداد خبر
پس از اعتراضات به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم و نقش موثر شبکههای اجتماعی و اینترنت در شکل گیری تجمعات، عزم حکومت برای مهار و کنترل این تکنولوژی گسترش یافت، به گونهای که در دولت دهم زمزمههای ایجاد شبکههای اینترانت موسوم به «اینترنت ملی» بیش از پیش شنیده شد. در فرودین ماه ۱۳۹۰ رضا تقیپور وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات در حاشیه نشست هماندیشی و راهبردی طرح ملی خرید اعتباری در مرکز همایشهای بینالمللی سازمان صدا و سیما، در پاسخ به خبرنگار اقتصادی خبرگزاری وابسته به سپاه، فارس، ضمن اشاره به جایگزینی اینترنت ملی به جای اینترنت جهانی گفت: «طبق برنامهریزی زمانبندی شده چارچوب کلی این شبکه تعیین شده است و طراحی مفهومی آن نیز به پایان رسیده است.»
هرچند که بعد از انتشار این خبر، محمد حسینپور، مشاور وزیر و مدیرکل روابط عمومی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، طی بیانیهای، موضوع جایگزینی اینترنت ملی به جای اینترنت جهانی را رد کرد اما چند ماه بعد، رضا تقیپور بار دیگر در گفتگویی با روزنامه دنیای اقتصاد در ۲۳ مهر ۱۳۹۰ اظهار داشت: «اینترنت کنونی بر مبنا و اساس تئوریهای اومانیستی و لیبرالیستی است. اینترنت برای جوامع خطرناک است و نیاز به بازتعریف دارد و در این راستا طرح اینترنت پاک ارائه شده است.»
اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی هم در بهمن ماه ۱۳۹۰، در مراسم اختتامیه نخستین همایش دفاع سایبری، با اشاره به «شبکه ملی اطلاعات» گفت: «معتقدیم اتصال به دنیا باید در حد ضرورت باشد، چرا باید در کشور از سرویسهایی مثل جیمیل استفاده کنیم که ایمیل باکس آن در کشورهایی مانند آمریکا باشد.»
از شعار تا واقعیت
اما پرسش اینجاست چرا جمهوری اسلامی به دنبال کنترل اینترنت است و آیا این پروژه میتواند در بلندمدت موفق باشد؟
اکبر عطری، از مدیران آموزشکده توانا، در گفتگو با بامدادخبر میگوید: «به نظر من هدف اینها ایجاد ترس و کنترل است. به طور کلی حاکمان حکومتهای غیرمردمی نظیر ایران همیشه سعی دارند به بهانههای مختلف کانالهای ارتباطی مردم را کنترل کنند و در دنیای جدید یکی از مهمترین این ابزارها اینترنت هست. این کنترلها و فیلترها باعث خواهد شد برای کاربرها و ایرانیها دردسر ایجاد شود. اما آیا در بلندمدت این شیوه و این برخورد جواب خواهد داد؟ خیر، یعنی جاهایی مانند چین که پدر نظامهایی مثل جمهوری اسلامی در این مسائل هست هم علائم نشان میدهد که مردم جدای از اینترنت بستهی ملی که حکومت چین ارائه میدهد به دنیای آزاد نیز وصل هستند و اتفاقا وسواس و کنجکاوی برای دیدن مطالب کنترل شده بیشتر میشود.»
بحث مقابله با غرب از زمان ویدئو آغاز شد
این اولین باری نیست که جمهوری اسلامی به دلیل آنچه که «ایدئولوژی اسلامی» مینامد، به جنگ اینگونه تکنولوژیها میرود. به گفته اکبر عطری، جمهوری اسلامی، هیچ وقت نتوانسته جلوی خواسته و دسترسی مردم را در مورد استفاده از این دست تکنولوژیها بگیرد: «نمونهاش بحث ماهوارههاست و یا قبل از ماهوارهها بحث ویدئوها بود، اینها از جمله مسائلی است که حکومت سعی در جلوگیری از گسترش آنها نموده است، اما میبینیم که علیرغم همه سعی و تلاش و هزینه، این طرحها شکست خوردهاند و امروز شما کمتر روستایی را میتوانید پیدا کنید که از شبکهها و تلویزیونهای ماهوارهای استفاده نکنند، حال شهرهای بزرگ که جای خود را دارند. در مورد اینترنت هم همین هست به هر حال مردم خودشان راههایی را برای استفاده از آن پیدا میکنند و نکته مهم اینکه خود تکنولوژی کمک موثری در این زمینه خواهد بود یعنی هر روز مطالب جدیدتری میآید و حکومتهای محدودگر، چندین گام از این تکنولوژیها عقبتر هستند. بحث اینترنت ماهوارهای و استفاده از اینترنت ماهوارهای و مطالب دیگری که وجود دارد از این دست هستند. حتی در صورت ایجاد شبکههای اینترانت هم فرض کنید تعداد زیادی از کاربران اقدام به اپلود مطالب و اخبار آزاد در شبکه داخلی یا همان اینترنت حلال نمایند آن وقت هم وجود چنین شبکههایی بیاثر خواهد بود و امروز در چین این اتفاق دارد میافتد، بنابراین من هیچگاه فکر نمیکنم جمهوری اسلامی بتواند با چنین پروژههایی جلوی گردش آزاد اطلاعات را بگیرد این کارها بیفایده است.»
کنترل مطالب، به خصوص مطالب مرتبط به حوزه حقوق شهروندی
بسیاری از مسوولان دولت، ضمن «جنگ نرم» خواندن اینترنت، فیلترینگ را ابزاری موفق برای مقابله با دشمنی که هدفی جز ضعیف کردن حکومت ایران ندارد، میدانند. در تابستان امسال، محمدرضا آقامیری، عضو کارگروه تعیین محتوای مجرمانه اینترنتی، در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: «جیمیل ممکن است به کمک اخلالگران بیاید، ما هیچوقت گوگل را در خدمترسانی به کاربران ایرانی مناسب نمیبینیم چرا که گوگل در خدمت سازمان سیا است. اینترنت، مهمان ناخوانده است و به زودی فیلترینگ یکپارچه و بومی راهاندازی خواهد شد… گوگل “علم دشمنی” با نظام برداشته است.»
اکبر عطری اما در بیان علت فیلترینگ و توسعه «اینترنت ملی» میگوید: «حکومت میخواهد همه مطالب را کنترل کند به خصوص مطالبی که به حقوق شهروندان برمیگردد. فضای اینترنت این امکان را داده که محدودیتهایی چون اخراج اساتید، حذف یک سری رشتهها را در کنار هم قرار دهیم و بتوانیم موانع عدم دسترسی به علوم و تکنولوژی را برطرف سازیم. من خودم خاطرم هست در ایران زمانی که میخواستیم، فردی را به عنوان استاد در غالب یک کلاس آموزشی یا یک سخنرانی دعوت کنیم چه مشکلاتی در پی داشت، چه برخوردهایی صورت میگرفت و این را مقایسه میکنم با شرایط الان، که شما میتوانید کلاس آنلاین داشته باشید. استاد، دانشجوها، کسانی باشند که شاید حکومت اجازه ندهد دور هم جمع شوند و از کلاسها به شکل آنلاین یا آفلاین از محتوای آن به شکل رایگان استفاده کنند. همچنین با ضبط این کلاسها و پخش آنها از طریق شبکههای ماهوارهای میتوان چنین محتویاتی را در دسترس میلیونها علاقمند قرار داد. به خصوص در جامعهای مانند ایران که خب ارزش آموزش بسیار زیاد میشود و با تولید منابع در فضای مجازی جای خالی که ناشی از بیمسوولیتی حکومت مانند جمهوری اسلامی است، پر میکند.»
نیاز به سایتهای تخصصی برای تولید محتوا
اکبر عطری در خصوص کنشگری موثر در فضای موجود میگوید: «الان نیاز به سایتهای تخصصی که بتوانند تولید محتوی کنند و مخاطبین خاص خودشان را داشته باشند خیلی بیشتر است. اینترنت و سایتهای اینترنتی مثل قلم و دفتر هستند، بنابرین افراد از این سایتها و امکانات میتوانند استفاده صحیح بکنند و در خدمت کمبودهای جامعه و اهدافشان باشند و یا به جای آن برای ایجاد اختلاف و بدبینی بهره ببرند به جای پرداختن به ریشه به تخریب همدیگر بپردازند. فضای مجازی بدیلی از فضای واقعی جامعه و کشورمان هست و بهتر است که تحمل، مدارا، پذیرفتن اختلافات و احترام به عقاید دیگران، نقد منصفانه و محترمانه، اعتمادسازی و چیزهابی از این قبیل را جدی بگیریم تا بتوانیم این تجربیات را در فردای ایران به کار بگیریم. در غیر این صورت گستراندن دامنه بیاعتمادی و کینهتوزی، بدبینی و بدگویی، عدم تحمل مخالف آن هم در فضای مجازی، نتایج زیانباری را برایمان به دنبال خواهد داشت.»