۱۳۹۱ آذر ۳۰, پنجشنبه

جنبش دانشجویی ایران در رخوت

منبع:بامداد خبر


جنبش دانشجویی نقش مهمی را در تحولات و تغییرات سیاسی کشور‌ها و نمایندگی افکار عمومی به عهده داشته است به طوری‌که در اکثر تحولات سیاسی بزرگ دنیا، از تحولات سیاسی کشورهای اروپایی گرفته تا انقلاب افغانستان و ایران و بهار عرب می‌توان حضور موثر و فعال دانشجویان و دانشگاه را مشاهده کرد.
بی‌شک جنبش دانشجویی ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و می‌توان نقش جنبش دانشجویی ایران را نیز در تحولات معاصر دنبال کرد. اگر چه در سال‌های اخیر بر خلاف دیگر کشور‌ها چون مصر که دانشجویان نقش اصلی را در تحولات سیاسی ایفا کرده‌اند، نقش جنبش دانشجویی ایران به حداقل خود رسیده است. به طوریکه جنبش دانشجویی ایران را در این سال‌ها می‌توان یکی از بی‌حاشیه‌ترین و کم فروغ‌ترین جنبش‌های مشابه در بین کشور‌های منطقه و جهان معرفی کرد. 
ریشه و خاستگاه جنبش دانشجویی
در ادبیات سیاسی، جنبش دانشجویی به کنشی جمعی، اختیاری، داوطلبانه و جهت‌دار اطلاق می‌شود که در پی اصلاح یا تحول و یا مقاومت برای تغییر سیاسی–اجتماعی مدنظر دولت هاست. 
اگر یکی از کارکردهای اصلی جنبش‌ها را رفع کاستیهای اجتماعی در نظر گیریم وجود نواقصی فرهنگی و سیاسی و اجتماعی در جامعه، یک عامل ساختاری جهت ظهور تحرکات جمعی توسط دانشجویان به عنوان طبقه آگاه و با شور جامعه است. همچنین مقاومت در قبال قوانین غیر مدنی که توسط دولت‌ها اتخاذ می‌شود نیز می‌تواند عاملی در بروز جنبش‌های دانشجویی باشدد. 
اما در کنار دلایل بالا در مورد جنبش دانشجویی در ایران و کشورهای مانند ایران، فقدان توسعه سیاسی و وجود ساختار استبدادی و مطلقه قدرت و حکومت، از دلایل اصلی بروز جنبش دانشجویی است. در واقع فقدان ساختار دموکراتیک و نبود انجمن و صنف‌ها و احزاب سیاسی که می‌توانند در مهار تجمع قدرت و همچنین تحقق خواسته‌های مدنی یا جلوگیری از اعمال قوانینی غیر مدنی نقش بازی کنند در جنبش دانشجویی متبلور می‌شوند. 
چالش‌های پیش روی جنبش دانشجویی در ایران
با توجه به نبود ساختار دموکراتیک در ایران و تجمیع قدرت و از سویی معضلات گسترده فرهنگی و سیاسی و اجتماعی، متاسفانه شاهد کم فروغ بودن جنبش دانشجویی در ایران هستیم. به طوریکه جنبشی که می‌بایست توسط دانشجویان پر شور و با شعور خون تغییرات، اصلاحات و تحولات سیاسی و اجتماعی را در رگ‌های جامعه به جریان اندازد، خود در انزوا و سکوت و رخوتی به سر می‌برد که ادامه چنین وضعیتی می‌تواند باعث کند شدن تحقق جنبش آزادی‌خواهی بر مبنای دمکراسی و حقوق برابر شود. 
در دسته‌بندی مشکلات و چالش‌هایی که پیش روی جنبش دانشجویی است می‌توان به بحران استراتژی و در اصل نبود روش فعالیت بین گروه‌های دانشجویی اشاره کرد. به طوریکه نبود ساختار مشخص و عیان و جلوگیری از ادامه تشکیل تشکل‌های دانشجویی توسط حاکمیت را می‌توان از دلایل بروز این سردرگمی استراتژیکی عنوان کرد. هزینه‌دار بودن فعالیت‌های دانشجویی و برخوردهای سیستم قضایی و امنیتی از دیگر عوامل موثر در این زمینه است. 
از دلایل دیگری که می‌توان به عنوان علل رخوت در دانشگاه عنوان کرد شکست آرمان‌های دانشجویی و نبود افقی روشن است. نگاهی به تاریخ جنبش دانشجویی در ایران نشان می‌دهد که هسته شکل‌گیری تشکلات دانشجویی بر محورهای چپ‌گرایی و اسلام‌گرایی بوده است. طبیعی است که شکست آرمان چپ و اسلامی در حکومت‌های دیگر می‌تواند عامل کم فروغ شدن جنبش دانشجویی باشد. هرچند در دهه اخیر و با بروز حلقه‌های لیبرالی در دانشگاهها می‌توان شاهد شکل‌گیری جریاناتی جدید در دانشگاه بود که از انجا که معیارهای امروزی را دنبال می‌کنند مقبولیت‌های عمومی را نیز به همراه داشته‌اند. 
از سوی دیگر بروز روحیه محافظه‌کاری را می‌توان از دیگر دلایلی افول جنبش دانشجویی عنوان کرد؛ چرا که از از ویژگی‌های ذاتی حرکت دانشجویی، شجاعت، جسارت و تحول‌خواهی است. البته محافظه‌کاری را نباید با عقلانیت یکی دانست بلکه محافظه‌کاری عبارت است از سازش با وضعیت فعلی. 
از دیگر موارد رکود جنبش دانشجویی را باید فقدان اساتید مستقل در دانشگاه‌ها دانست. اگر بپذیریم که شور دانشجویان برای کمال و جهت‌دهی درست به اساتید مستقل و آگاه نیاز دارد، فقدان این اساتید در دانشگاه مشکل‌آفرین است. 
وجود اساتیدی که روحیه دانش‌آموزی و جزوه‌نگاری را به جای توسعه گفتمان نقادی در دانشگاه‌ها ترویج می‌دهند باعث شده تا در سال‌های اخیر شاهد محیط دانش‌آموزی در دانشگاه‌های ایران باشیم.
از دیگر دلایل می‌توان به نبود انجمن‌های دانشجویی فعال در خارج کشور اشاره کرد. هرچند در این سال‌ها طیف بسیاری در خارج از ایران در حال تحصیل هستند اما نبود تشکلی بین دانشجویان خارج ایران همانند انجمن‌های اسلامی دانشجویی قبل از انقلاب که در ساماندهی و پویایی جنبش‌های دانشجویی آن زمان بسیار مهم بود یکی از دلایل عدم ارتباط دانشجویان داخل کشور و خارج کشور و باعث از دست رفتن این پتانسیل قابل توجه است.
تفکیک جنستی دانشگاه‌ها
جنبش دانشجویی، امروز چالش‌های فراوانی را پشت سر می‌گذارد، چالش‌هایی که این جنبش را که انتظار می‌رود در فضای کنونی نقطه اتکایی برای جنبش دموکراسی‌خواهی ایران باشد با انزوا و کندی روند مواجه ساخته است.
در کنار عوامل بر شمرده شاید بتوان مهندسی فکری حکومت را که در جهت تسلط بر فضای فکری جامعه است نیز یادآوری کرد. 
تجربه جمهوری اسلامی در این سال‌ها و به خصوص تجربه بعد از انتخابات ۸۸ باعث شده تا اتاق‌های فکری حکومت در راه ایجاد پروژه‌هایی برای انزوا و خفه کردن تمام نطفه‌های بروز تحولات ناخواسته اجتماعی باشند.
تفکیک جنسیتی را نیز می‌توان یکی از این طرح‌ها دانست. آغاز شروع این طرح که در دولت دهم آغاز شده نه تنها در کوتاه‌مدت حق تحصیل برابر را به عنوان یکی از حقوق اولیه انسان‌ها تهدید می‌کند بلکه در بلندمدت طرحی خواهد بود که باعث به خطر افتادن بنیان‌های حقوق چون برابری جنسیتی و برابری حق کار خواهد شد. ایدئولوژی‌ که به نظر می‌رسد از انگاره ایدئولوژیک و فرهنگی «مرد نان‌آور، زن خانه‌دار» پیروی می‌کند در بلندمدت سبب خواهد شد در بسیاری از حوزه‌ها و حرفه‌ها، زنان صرفاً مصرف‌کننده شوند و این مضرات اقتصادی را در درازمدت به بار خواهد آورد. 
حتی اگر ایده کنترل فرصت‌های تحصیلی در خصوص زنان با این منطق همراه شود که چون زنان در اکثر مواقع از دست‌یابی به شغل‌هایی مرتبط باز می‌مانند و این به معنی اتلاف هزینه‌هاست بنابراین می‌توان آن‌ها را از ابتدا در مسیر یادگیری متوقف کرد. اما مسأله اساسی این است که این رفتار دولت باعث انحصارگرایی در بازار مشاغل خواهد شد و هزینه‌های بسیار به همراه خواهد داشت. 
همچنین تفکیک جنسیتی که نه تنها در دانشگاه‌ها که در دروس دوران دبستان هم با انگاره‌های مردسالارانه ایجاد شده سبب خواهد شد که دختران و پسران فرصت اجتماعی مهمی را برای مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی مشترک از دست بدهند. این عدم وجود دیالوگ میان این دو جنس و تاثیر متقابل آن‌ها بر روندهای هویت‌یابی جنسی باعث به وجود آمدن مردان و زنانی است که نه تنها جنس مخالف را نمی‌شناسند که حتا هویت‌یابی جنسی خود آن‌ها هم به دلیل این عدم رابطه ناقص خواهد بود. چرا که تحت تاثیر انگارهای مردسالارانه در محتویات دروس، زن را به عنوان موجودی تحت‌الشعاع و زیر سایه مرد می‌شناسند. 
بنابراین به نظر می‌رسد برای جدایی از رخوت فضای موجود می‌توان تفکیک جنسیتی را محور مطالبات دانشجویی قرار داد و با احیای فضای جنبش دانشجویی بر پایه مطالبات برابرخواهی، جنبش دانشجویی را از سکوت رهانید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر