۱۳۹۱ آذر ۳۰, پنجشنبه

گفتگویم با نیما راشدان ؛فاجعه در تداوم حکومت جمهوری اسلامی است

منبع:بامداد خبر


نیما راشدان، کارشناس مسایل سیاسی در گفتگویی با بامدادخبر، به بررسی موضوع بسته شدن سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی در کشورهای غربی پرداخته  است .وی با مثبت دانستن اقدام کانادا در قطع ارتباط دیپلماتیک با حکومت ایران، این امر را الگویی موفق در مقابله با جمهوری اسلامی که به گفته‌ی وی خطری جدی برای امنیت جهانیست ارزیابی می‌کند.
متن این گفتگو را در ادامه بخوانید:
تعطیلی سفارت‌خانه‌های خارجی در ایران، از جمله اقدام کانادا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 
کانادا  محل زندگی مهاجران بسیاری است که غالبا این شهروندان از دولت‌ها و حکومت‌های خودشان به آنجا پناهنده شده‌اند، لذا این کشوربر اساس دفاع از حقوق مهاجران  خود را موظف می‌داند از حقوق این افراد حمایت کند. 
به همین خاطر می‌بینیم روابط دیپلماتیک ایران و کانادا زمانی قطع می‌شود که یک روزنامه‌نگار ایرانی کانادایی در ایران بازداشت و زیر شکنجه کشته می‌شود و دولت ایران بعد از این اتفاق به وقیحانه‌ترین شکل سعی می‌کند این موضوع را در محافل مختلف بین‌المللی این‌گونه بیان کند که کانادا حق دخالت در امور داخلی ایران را ندارد و این مسأله ایران است و از آنجا که ایران تابعیت دوگانه را به رسمیت نمی‌شناسد، لذا اظهارنظر کانادا نوعی دخالت در امور داخلی است. 
بنابراین کانادا به عنوان یک جامعه‌ای که بر اساس دفاع از حقوق مهاجران شگل گرفته مجبور می‌شود به خاطر نقض حقوق بشری که به آن شکل در ایران رخ داده روابطش را با ایران قطع نماید که به نظرم تصمیمی کاملن درست هم بوده است و فکر نمی‌کنم حتی یک درصد از مردم کانادا را هم بتوان پیدا کرد که از این اقدام ایران در خصوص قتل یک شهروند کانادایی و یا محکومیت بیست ساله شهروند کانادایی دیگری به زندان با این بهانه که این افراد کانادایی نیستند و من تابعیت دوگانه را قبول ندارم، حمایت کند.
به عقیده من هر انسان آزاده‌ای که جهانی فکر می‌کند با این کار مخالف است، همچنین این را در نظر داشته باشید که کانادا اولین کشور نیست و آخرین کشور هم نخواهد بود. آمریکا به عنوان بزرگ‌ترین بازیگر روابط بین‌الملل و انگلستان به عنوان مهم‌ترین متحدش، سالها است که چنین رویه‌ای را اتخاذ کرده‌اند و حال کانادا به عنوان کشوری پهناور که سهم مهمی  از اقتصاد جهان را هم به عهده دارد به عنوان سومین بازیگر بزرگ این اقدام را انجام داد.
نظرتان درباره تحریم سیاسی جمهوری اسلامی چیست و این اقدام اخیر کانادا را چطور می‌توان به اقدامی جهانی تبدیل کرد؟ 
بعد از اتفاقات ۱۱ سپتامبر، جامعه جهانی تجربه خوبی را به دست آورد، هرچند می‌توانست این تجربه را این میزان گران به دست نیاورد. چرا که اگر جامعه جهانی به وضعیتی که در افغانستان بعد از طالبان به وجود آمده بود بی‌توجهی نمی‌کرد و پیش از واقعه ۱۱ سپتامبر در همین سطحی که امروز به آن‌ها کمک کرده به ائتلاف شمال افغانستان کمک می‌کرد، قطعا فاجعه ۱۱ سپتامبر رخ نمی‌داد. امروز در جامعه جهانی این مسأله به خوبی درک شده است که جلوی ماجراجویی کشور‌ها را قبل از هر اقدامی باید گرفت.
در مورد ایران هم طبعا ما به تنهایی، به عنوان احزاب سیاسی ایرانی نمی‌توانیم به کشور‌ها بگوییم از مردم ایران دفاع کنید، بلکه این نیاز به یک اجماع جهانی دارد، که خوشبختانه با سیاست‌هایی که کشورهایی مانند آمریکا اتخاذ می‌کنند، مشخص است چنین اجماعی در سطح جهانی نیز به وجود آمده است که جلوی کشور‌های ماجراجو را می‌باید قبل از هر اتفاقی گرفت.
بین تحریم سیاسی و اقتصادی قائل به چه تحریمی هستید و به نظرتان مردم چه ضرری از این تحریم‌ها خواهند کرد؟ 
وقتی ما از حکومت ایران صحبت می‌کنیم، برابر اطلاعات سازمان‌های اطلاعاتی کشورهای مختلف از حکومتی می‌گوییم که روزبه‌روز به یک تهدید بزرگ امنیتی بدل می‌شود، همان‌طور که کانادا هم به درستی به آن اشاره کرده است، جمهوری اسلامی امروز درگیر رابطه تنگاتنگی با باند‌های تامین مواد مخدر و جنایت‌های سازمان یافته در گواتمالا است، امروز جمهوری اسلامی و حزب‌الله شبکه‌های عظیم مواد مخدر و اسلحه را در آمریکای مرکزی و مکزیک سازماندهی می‌کنند. بنا بر همین گزارش‌ها، امروز بین تهران و کاراکاس  پروازهایی وجود دارد که در ادبیات فنی به پرواز ترور معروف است .پروازهایی که لیست مسافران آن به انجمن پروازهای بین‌المللی ارائه نمی‌شود، امروز جمهوری اسلامی در عرصه سایبری دولت هلند را مورد تهاجم قرار داده است و تشکیلاتی را که وظیفه صدور گواهینامه‌های حیاتی و زیربنایی برای دولت هلند را داشته هک کرده است. اقداماتی که این حکومت در حال انجام آن است اساسا در فرم و قواعد دولت‌ها و حتی گروه‌های تروریستی که در دنیا وجود دارد هم نمی‌گنجد.
با وجود چنین حکومتی من معتقدم که مردم ضرری نخواهند کرد و اتفاقا به عکس به نظرم مردمی زمانی متضرر می‌شوند که این تحریم‌ها وجود نداشته باشد، به طور مثال مردم برمه از تحریم‌های شکننده و فلج‌کننده که علیه حکومت نظامی غیرقاونی بومی بود چه ضرری دیدند. 
ما داریم از ایرانی صحبت می‌کنیم که به گفته خود مسوولان حکومتی مبلغی حدود ۴۰۰ میلیارد دلار در آن معلوم نیست چه شده است، بنابراین درصدی از این میزان کم یا زیاد شود چه فاجعه‌ای رخ خواهد داد. 
فاجعه اتفاقا تداوم این وضعیت است، فاجعه‌ وقتی است که نخبگان این کشور که می‌توانند این شانس را برای ایران به وجود بیاورند تا این مملکت را بسازیم گروه گروه ایران را ترک می‌کنند.
فاجعه زمانی است که حکومت مانع از دسترسی آزاد شهروندانش به اطلاعات فنی و علمی پزشکی می‌شود فاجعه زمانی است که این حکومت شهروندانش را زیر موج آنتن‌های پارازیت قرار داده است. 
فاجعه زمانی است که حکومت کودکانی را که هنوز  در شکم مادرشان هستند و متولد نشده‌اند را زیر اشعه آنتن‌های پارازیت ترور می‌کند. فاجعه وقتی است که حکومتی نیم میلیون نفر را در سطح شهر به خاطر نوع پوشش دستگیر و مورد تحقیر قرار می‌دهد به‌طوری‌که تا آخر عمر، کابوس‌های حاصل از این برخورد‌ها را همراه خواهد داشت. اتفاقاتی که در ایران امروز می‌گذرد که اتفاقات روزمره‌ای نیست، ما که درباره ترکیه و برزیل و… صحبت نمی‌کنیم ، برخوردهایی که با مردم ایران می‌شود بی‌سابقه است.
به همین خاطر به نظرم اگر تحریم‌ها به زعم برخی بد است که من عقیده دارم نیست اگر فردی در این میان مسوول باشد آقای خامنه‌ای است. وقتی نزدیک‌ترین متحدان حکومت مانند چین و روسیه هم به ایران می‌گویند بازی هسته‌ای که شروع کرده‌اید نه به نفع خودت و نه به نفع دنیا است و به ایران می‌گویند آن را ترک کند، اما باز با پافشاری به آن ادامه می‌ورزد، طبیعی است که چنین واکنش‌هایی را هم در بر خواهد داشت. بنابراین منتقدان تحریم و بازیگران سیاسی ایران اگر قرار است یقه کسی را بگیرند به باور من باید آقای خامنه‌ای را مورد نقد قرار دهند نه آقای اوباما و یا حتی چین و روسیه که به قطعنامه‌های تحریم رای مثبت داده‌اند؛ چرا که آن‌ها در وهله‌ی اول در راستای منافع ملی خود و در مرتبه‌ی دوم در راستای منافع جهانی و بین‌الملل که امروز از یک اقتصاد پیشرفته گلوبال متنفع می‌شود، حرکت می‌کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر