منبع:بامداد خبر
ایدئولوژیگرایی حکومت همیشه مانعی برای تحقق حقوق شهروندی و آزادی انتخاب سبک زندگی است؛ حکومتهای تمامیتخواه همیشه در فکر شکلی واحد دادن به شهروندان خود در صورت و سیرتند، تا در قامت این موجودهای واحد، تمام صداها و سلایق را نادیده بگیرند و دوام حکومتی خود را پایدارتر کنند. در این میان، مخالفت با این یکسانسازی حکومتی، خود نوعی نافرمانی مدنی و نوعی مبارزه برای تحقق آزادی است.
در همین خصوص گفتگویی داشتم با خانم «شهلا شفیق»، جامعهشناس و فعال حقوق بشر که دارای تحقیقات و تالیفات متعددی در مورد وضعیت زنان در کشورهای خاورمیانه و همچنین وضعیت مهاجران در فرانسه است. از خانم شفیق، دو کتاب تحت عنوان «زنان زیر حجاب» و «اسلام سیاسی، جنس و جنسیت» انتشار یافته است.
او در این گفتگو از دلایل اجباری شدن حجاب در ایران و یکسانسازی و اصرار حکومت برای متحدالشکل کردن زنان در ایران توسط حکومت میگوید. همچنین ارزیابی وی از فعالیت کمپین «نه به حجاب اجباری» را نیز در ادامه خواهید خواند.
بامدادخبر – چه افرادی در پروسه اجباری شدن حجاب نقش داشتند و چه افرادی در ترویج آن نقش اساسی را ایفا کردند؟
بعد از انقلاب و با به قدرت رسیدن اسلامگرایان، آقای خمینی در یک سخنرانی که قبل از روز جهانی زن انجام داد، اعلام کرد که زنان نمیتوانند بدون حجاب در محل کار خود حاضر شوند و این آغاز اجباری شدن حجاب در ایران بود.
در آن زمان هیأتی از فرانسه به ریاست خانم سیمون دوبوار برای حمایت از جنبش اعتراضی زنان علیه حجاب اجباری وارد ایران شدند. آنها در مدتی که در ایران بودند از مذهبیون و افراد صاحب مقام مصاحبههایی را گردآوری کردند که نشان میدهد اکثر آنان مخالفتی جدی با این اقدام نداشتند.
بهطور مثال آقای قطبزاده که بعدها اعدام شد و یا آقای بنیصدر و بسیاری دیگر، به اجباری کردن حجاب اعتراض نداشتند و تقریبا توافقی بین همه گروهها در این موضوع وجود داشت.
زنانی مانند خانم زهرا رهنورد و دیگرانی که به نوعی جزو زنان روشنفکر اسلامی محسوب میشدند هم با حجاب اجباری موافق بودند. و همینان طرحهای گستردهای هم برای موفقیت طرح حجاب اجباری تهیه میکردند.
منتهی در نحوه عملکردش ممکن بود بعضیها اختلاف نظری هم داشته باشند، مثلا برخی مخالف سرکوب بودند و برخی موافق آن؛ اما همه متفقالقول بودند که باید حجاب اجباری گردد.
بامدادخبر – سکوت گروههای انقلابی در همراهی با حجاب اجباری ناشی از چه بود و چرا افرادی که انقلابی بودند و آزادیخواهی را خصیصه خود میدانستند در قبال این اجبار سکوت کردند و دیگران را نیز به سکوت فراخواندند؟
در آن زمان چپها، ملیها و ملی-مذهبیها (که از گروههای خط امام متمایز بودند) هیچ توجهی به این موضوع نداشتند، یعنی نه اینکه با قضیه حجاب اجباری موافق باشند اما با اعتراض به آن مخالف بودند و میگفتند که اهداف انقلاب را مخدوش میکند.
چپها بر آن بودند که این مسأله دغدغه زنان بالای شهری است و مسأله زنان خلق نیست. به نظر آنان در آن زمان، مسأله اصلی مبارزه ضد امپریالیستی و مبارزه علیه فقر و مبارزه برای سوسیالیسم بود. ملیها هم میگفتند به دلیل خطر دخالت قدرتهای خارجی و نیز امکان بازگشت سلطنت، بهتر است نسبت به این موضوع سکوت کرد.
تمام این موضوعات باعث شد که این گروهها حجاب اجباری را مسألهای فرعی قلمداد کنند که به گمان من اشتباه بزرگی بوده و هست. بعدها در این باره تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که این مسأله بسیار مهمتر از آن است که بشود آن را امری فرعی دانست.
در حالی که همیشه به بهانه مسائل سیاسی عاجل، موضوع حجاب، که با آزادی زنان و به ویژه با آزادی جنسی مرتبط است، نادیده گرفته میشود.
آزادی جنسی به معنی اختیار زنان بر بدن خویشتن، از مهمترین حقوق زنان نه تنها در ایران بلکه در همه کشورها بوده و هست. ولی تنها جاهایی توانستند به این آزادی جامعه عمل بپوشانند که به مدد دموکراسی و آموزش برای آن کار کردند.
بامدادخبر – به عنوان یک فعال زن که سالهای زیادی با مشکلات زنان درگیر بودهاید چقدر مسأله حجاب دغدغه زنان ایران است و چه پتانسیلهای ایجاد شده است که امروز به سمت حجاب اختیاری حرکت کنیم؟
از ابتدای انقلاب حجاب اجباری یکی از دغدغههای زنان بوده است، مسأله موسوم به بدحجابی به روشنی نشانگر این دغدغه است وگرنه حجاب از سوی زنان مورد استقبال قرار میگرفت.
در مورد نسل جوان هم شاهدیم که مفهوم حجاب مد نظر حکومت در عمل از بین رفته است. وقتی موضوعی در جامعه به این شکل وسیع مطرح میشود نشان دهنده اهمیت آن است.
به بیان دیگر اگرچه به علت ممنوعیتها، در این باره آماری از نقطهنظرهای زنان ایران نداریم، اما میتوانیم در واکنش جامعه نسبت به این موضوع میزان مقبولیت یا عدم مقبولیت آن را متوجه شویم. وقتی مهمترین عکسالعمل جامعه در قبال حجاب اجباری، به گفته مسوولین حکومت ایران، بدحجابی است، این خود میزان دلمشغولی اجتماعی را نشان میدهد که سال به سال هم گسترش مییابد. و این همه با وجود جریمه و حبس آزار. به روشنی میتوان نتیجه گرفت که حجاب اجباری یکی از مسایل مهم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران است.
بامدادخبر – با توجه به اینکه تمام امکانات رسانهای برای ترویج فرهنگ حجاب وجود داشته در حال حاضر بروز خشونت برای این موضوع به چه علت است؟
همانطور که در قبل هم گفتم وقتی دغدغه آزادی پوشش در جامعه با مقاومت حکومت روبرو میشود، خودبهخود تنشی آشکار یا نهان برمیانگیزد. اما رژیم هم به دو دلیل حاضر به کوتاه آمدن نیست. اول اینکه اجبار حجاب، مجموعه شعارها و آرمانهای دینی حکومت را نمایندگی میکند. دیگر اینکه، حجاب اجباری توجیهی برای حضور دایمی نیروهای سرکوبگر در صحنه هم هست. و حکومت از این طرق میتواند کنترل خود را بر جامعه گسترش دهد. بنابراین، خشونت و سرکوب در این زمینه ادامه دارد.
بامدادخبر – برخی اجبار حجاب را در ایران به خاطر نگاه ایدئولوژیک حکومت میدانند، اما شاهدید که مراد حکومت تنها پوشش و حجاب نیست، بلکه تنها یک نوع پوشش را تاب میآورد به طور مثال از منظر حکومت، شلوار و پیراهن و روسری برای یک زن به عنوان بیحجابی تلقی میشود. علت این نگاه را چه میدانید؟
در واقع حکومت با تبلیغ چادر به عنوان حجاب اصلح و نیز تعیین شکل و رنگ مانتو و روسری و شلوار، به نوعی به دنبال تحمیل یک یونیفرم و لباس متحدالشکل برای زنان بوده است. حتا زمانی سعی کردند مردان را نیز وادار به استفاده از پیراهن آستین بلند کنند. این یکسانسازی، ویژگی همه رژیمهای ایدئولوژیک و فاشیستمآب است. نمونه چین یا کره شمالی را به یاد آوریم.
اما در مورد حجاب نباید فراموش کنیم که اجبار آن برای پوشاندن بدن زن است و علت آن را باید در ذهنیت فاسد شدهای جستجو کرد که از مذهب ایدئولوژی ساخته است. این نگاه، به نوعی نشاندهنده عقدههای جنسی هم است. نگاهی که بدن زن را به عنوان محل گناه تعریف میکند و آن را محمل شهوت میداند و با پوشاندن آن میخواهد جلوی ارتکاب گناه را بگیرد.
فراموش نکنیم که همه عالمان دین معتقد نیستند که حجاب یک اصل اسلامی است. همین تبدیل کردن حجاب به یک اصل مسلم اسلامی به دلیل نگاهی است که بدن زن را عامل فتنه و فساد میداند و مردان را چون حیواناتی که نمیتوانند خودشان را کنترل کنند.
بامدادخبر – نظرتان در خصوص «کمپین نه به حجاب اجباری» چیست؟
به نظر من هر اقدامی برای تحقق آزادی پوشش خوب است، و اگر این کمپینها با فعالیت در متن جامعه گره بخورند اقدامی مفیدتر است. البته خوشبختانه در جامعه ایران در اعتراض به حجاب اجباری یک مابه ازای واقعی وجود داشته و دارد. وجود این کمپینها به نوعی نشاندهنده اتفاقاتی است که در جامعه دارد رخ میدهد. شعار این کمپین جلوتر از خواستهای موجود در جامعه نیست. بلکه در امتداد خواستی است که سالها در ایران مطرح بوده و به آن توجه چندانی نشده است. البته به دلیل حساسیت سیاسی این موضوع نمیتوانیم منتظر اقدامات اعتراضی وسیعی چون تظاهرات خیابانی باشیم و نبود آن را نقطه ضعف این گونه کمپینها بدانیم. اگر این کمپین در همگرایی گروهها در واکنش به حجاب اجباری موفق شود به هدفش رسیده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر