منبع:بامداد خبر
بامدادخبر – عبدالرضا احمدی: مساله سقط جنین نیز مانند مسائلی چون نوع پوشش زن،محرومیت از حقوق برابر و… شاید یکی از مهمترین مسائل مهم زنان در کشورهای در حال توسعه است، در این کشورها غالبا شاهد عدم رعایت احترام به حقوق فردی و حق پاسداشت آزادیهای فردی چون حق بر بدن از سوی قانونگذار و حاکمین حکومتی هستیم، فقدان جامعه مدنی و نهادهای مدنی را میتوان یکی از عوامل مهم برشمرد که مانع تحقق این آزادیها برای افراد میگردند. در این میان در کشورهای مذهبی حساسیتهایی که پیرامون این مسئله پیش میآید به علت معیارسنجی با قوانین اتخاذ شده از شریعت که غالبا امر به ممنوعیت این امر دارد، بسیار بحث برانگیزترخواهد بود. گفتگویی که در ادامه میخوانید ،گفتگو با پروفسور بلال سامبور، دین پژوه و استاد دانشگاه اسپارتا ترکیه پیرامون سقط جنین است. وی در این گفتگو به بیان نظرات پیرامون سقط جنین و ممنوعیت اخیر سقط جنین در ترکیه که توسط دولت اعمال گردیده نظر میدهد.
- به عنوان اولین سوال میخواستم بدانم چه نظراتی در خصوص سقط جنین مطرح است و کدامین نظر مورد موافقت شماست؟
سقط جنین موضوع دیدگاههای متفاوت بسیاری است. هر فردی دیدگاه شخصی خود را نسبت به آن دارد، به نظر من مسأله سقط جنین درباره تمام ابعاد انسان بودن است.
صحبت درباره سقط جنین یعنی صحبت درباره وجود انسان، زندگی، آزادی و شرافت است. مسأله سقط جنین، ابعاد فلسفی، روانشناختی دینی، فرهنگی، اجتماعی، احساسی، قانونی، معنوی، اقتصادی، ایدئولوژیکی، اخلاقی، پزشکی و سیاسی دارد.
در اصل، دو رویکرد نسبت به سقط جنین وجود دارد؛ رویکرد اول را میتوان رویکرد “حمایت از زندگی” نامید و طبق این رویکرد جنین یک انسان است و سقط جنین کشتن یک فرد انسانی محسوب میشود. حامیان این رویکرد ادعا میکنند که از حق جنین برای زندگی کردن دفاع میکنند. رویکرد دوم “حمایت از انتخاب” نامیده میشود و بر طبق این رویکرد هر زنی حق دارد سقط جنین کند به این منظور که از خود در برابر حاملگیهای ناخواسته محافظت نماید.
همه این رویکردها بحثها و دیدگاههای مهمی دارند. به نظر من این دو رویکرد مهم و با ارزش هستند. به زعم من حق “زندگی کردن” و “حق آزاد بودن” دو حق بنیادین بشر هستند و ما نمیتوانیم نه زندگی یک انسان و نه آزادی یک انسان را قربانی یکدیگر کنیم. ما به یک رویکرد متعادل درباره سقط جنین نیاز داریم که از زندگی انسان و آزادیاش با هم دفاع کند.
- به عنوان یک دینپژوه میخواستم برایم توضیح دهید که بر طبق مبانی قانونی و شرعی آیا سقط جنین قابل قبول است؟
گرچه مسأله سقط جنین مستقیما مسألهای دینی نیست. اما ادیان بزرگ دنیا مثل اسلام، مسیحیت، یهود هندوئیسم، بودائیسم و سیخیسم قویا مخالف سقط جنین هستند. از بعد مذهبی مسأله سقط جنین مسأله زندگی و مرگ است که شامل تمام اشکال روابط انسانی در سطوح فردی و معنوی و اجتماعی میشود. ادیان گوناگون بحثهای معنوی و احساسی را علیه سقط جنین اقامه میکنند. در اصل ادیان، سقط جنین را رد میکنند به این منظور که از حرمت “زندگی انسان “محافظت کنند. اما با توجه به ممنوعیت سقط جنین در ادیان سوال بعدی که پیش میآید یک نکته کلیدی در متون مذهبی است؛ چه زمانی جنین دارای یک روح زنده است و چه زمانی روح در جنین دمیده میشود.
بسیاری از گروههای مسیحی، به طور عمده کاتولیکها، معتقدند جنین از لحظه لقاح یک روح زنده است، بنابراین آنها قویا سقط جنین را رد میکنند. اسلام و یهودیت نیز سقط جنین را رد میکنند، اما سقط جنین را در شرایط خاصی مجاز میدانند. اسلام، حاملگی را بعد از دمیدن روح در جنین ممنوع کرده است.
به طور خلاصه ادیان، سقط جنین را رد میکنند. اما ما به این نیاز داریم که تاکید کنیم رد کردن سقط جنین هیچ ملازمتی با دیندار بودن ندارد. نقد یا رد کردن سقط جنین فقط منحصر به افراد مذهبی نیست، افراد مذهبی به اندازه افراد غیر مذهبی میتوانند سقط جنین را رد و قبول کنند.
- از منظر اخلاق آیا یک زن حامله مجاز است که جنینش را سقط کند؟
اخلاقیات خیلی شخصی و خصوصی است، تجربه حاملگی نیز خیلی شخصی است. زن تنها کسی است که واقعا حاملگی را تجربه میکند و او تنها کسی است که میتواند تصمیم بگیرد سقط جنین انجام شود یا نه. پس خودش نمیتواند به خودش برچسب اخلاقی و غیر اخلاقی بزند. زن باید بر پایه درک اخلاقی خویش درباره سقط جنین تصمیم بگیرد.
به نظرم آنچه که غیر اخلاقی است این است که از حق زن برای سقط جنین با استفاده از زور و ممنوعیت جلوگیری کرد، زن نباید مجبور به انجام هر کاری خارج از ارادهاش شود.
- بیشتر مخالفین سقط جنین معتقدند که جنین یک انسان است و حق زندگی کردن دارد، این حق قابل احترام است و هیچکس نمیتواند این حق را از او بگیرد و این امر غیر اخلاقی است، نظر شما در این باره چیست؟
اگر مردم معتقدند که جنین یک انسان است آنها این حق را دارند که سقط جنین نکنند، اما ایدههای بسیار متفاوتی درباره وضعیت جنین وجود دارد و همانطور که گفتم آنچه ضروری است آن است که مردمی که معتقدند جنین یک شخص است نباید این دیدگاهشان را به دیگران تحمیل کنند. هر شخص باید آزادی این را داشته باشد که نظر خودش را درباره وضعیت جنین داشته باشد.
افراد باید این حق را داشته باشند که دیدگاههای متفاوتی نسبت به اینکه جنین انسان است یا نه داشته باشند. هیچکس حق ندارد اخلاقیات و ارزشهای خویش را بر دیگران با نام دفاع از زندگی انسان تحمیل کند.
- اگر زندگی مادر برای حاملگی در خطر باشد و اگر حاملگی ناشی از تجاوز باشد آیا زن باید بتواند سقط جنین کند و یا خیر؟
زن بهعنوان مادر، انسان بسیار با دغدغه و محتاط و شکیبایی است. تجربه بارداری تجربه شکیبایی و صبر است. او برای فرزندش بیش از هر چیز دیگری ارزش قائل است، اما وضعیتهایی وجود دارد که زن را مجبور میکند تصمیمات سختی را علیه جنینی که باردار است بگیرد. به همین خاطر وقتی از حق سقط جنین برای یک زن، یک مادر صحبت میکنیم به نظرم باید بپذیریم که اگر برایش یک ضرورت باشد، او حق دارد که سقط جنین کند. زیرا هیچکس بیشتر از یک مادر به فرزندش نزدیک نخواهد بود.
- به نظرتان آیا مخالفت با سقط جنین، مخالفت با حق انسان بر بدن خود نخواهد بود؟
هر فرد قدرت مطلق بر روح و ذهن و بدن خویش دارد. هیچ قوایی حق ندارد ادعایی بر بدنهای ما داشته باشد. اما با مخالفت بر سقط جنین عدهای ادعا میکنند که حق افراد بر بدن خویش میتواند نادیده گرفته شود. به نظرم این رویکرد برای وجود انسان و آزادیش بسیار خطرناک است. ما باید از مالکیت افراد بر بدن خویش حمایت کنیم و از بدن، ذهن و روح خویش در برابر هر گونه نقض آن دفاع کنیم.
هیچ مبنای قانونگذاری وجود ندارد که نقض مالکیت بر بدن انسان را مجاز بداند و هرگونه نقض مالکیت بر بدن انسان یک خشونت و تعرض علیه اراده افراد است.
- چه فرقی بین حاملگی ناشی از تجاوز و حاملگی ناخواسته وجود دارد؟ چگونه یکی میتواند جنینش را سقط کند و دیگری نمیتواند؟
این طبقهبندی انواع حاملگیها همیشه وقتی اتفاق میافتند که درباره سقط جنین بحث میکنیم، مسأله سقط جنین نمیتواند بر پایه چنین طبقهبندی قرار گیرد. در هر شرایطی زن تنها شخصی است که باید درباره تولد و سقط جنینش تصمیم بگیرد، صرفنظر از تجاوز و نقص جسمی فرزندش و مواردی از این دست، مجاز کردن سقط جنین در یک شرایط خاص و ممنوع کردن آن در شرایط دیگری، رویکردی اصولی نیست.
حق زنان برای سقط جنین باید تحت هر شرایطی قابل دسترسی باشد. قابل دسترسی بودن این حق مهم است و نه آن شرایط خاص.
- در حال حاضر شاهدیم که دولت ترکیه کورتاژ را ممنوع کرده است. آیا این اقدام به منزله دخالت دولت در زندگی خصوصی افراد نیست؟
این وظیفه دولت نیست که قانونی را بر شهروندان در خصوص داشتن و یا نداشتن فرزندان تحمیل کند. افراد میتوانند برای خودشان تصمیم بگیرند و قطعا یک مادر نسبت به این امر خیلی بیشتر از دولت دغدغه دارد. هیچ نیازی نیست که دولت نقش یک مادر دغدغهمند را ایفا کند. زنان باید تصمیمات خویش را بر پایه وجدان خویش بگیرند و هرگونه دخالت دولت در زمینه بارداری و تولد و سقط جنین نقض، حریم شخصی افراد است؛ همچون نقض آزادی افراد، دولت باید از زندگی خصوص افراد کنار برود.
- آیا دولت مجاز است در زندگی افراد و اشخاص دخالت کند و آیا این اقدام به معنی هدف دولت در محدود کردن جامعه و شهروندان نیست؟
قدرت دولت باید به حد ممکن محدود شود، به این منظور که بتوان از آزادی افراد محافظت کرد. البته که دولت هیچ حقی برای مداخله در زندگی خصوصی افراد را تا زمانی که افراد به دیگران آسیب نمیرسانند ندارد دولت نباید در صدد ایجاد یک دگراندیشی و اخلاقیات عمومی از طریق مسأله سقط جنین باشد.
اگر دولت یک دگماندیشی مذهبی و یا اخلاقی را به عنوان سیاست حکومت اعمال کند منجر به تمامیتخواهی میشود. تمام اقسام تمامیتخواهی مذهبی و سکولار در صدد این هستند که آزادی افراد و تنوع اجتماع را ویران کنند. مسأله سقط جنین یک مشکل اساسی در ترکیه نیست دولت، بسیار بزرگ است و افراد بسیار ضعیف هستند. مشکل این است که چگونه قدرت دولت را به نفع آزادی اشخاص محدود کنیم.
متن انگلیسی مصاحبه را از اینجا بخوانید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر