اخذ مالیات در جمهوری اسلامی به مثابه باج و خراج است
منبع:بامداد خبر
منبع:بامداد خبر
سهم درآمد مالیاتی بودجه سال ۹۲ ایران بنا به گفته رحیم ممبینی معاون بودجه معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری اسلامی، با افزایش ۱۷ درصدی همراه خواهد بود. حرکت دولت ایران در تامین مالی بودجه سال ۹۲ بر پایه درآمدهای مالیاتی به جای درآمدهای نفتی ورای بررسی علت و دلایل این اقدام دولت، گواه آن است که مردم در سال جدید بیشتر با این ابزار اقتصادی روبرو خواهند بود. این در حالی است که طبق بررسیها ایرانیان تنها ۶ درصد تولید ناخالص ملی را به صورت مالیات پرداخت میکنند که این رقم نسبت به مردم کشورهای مانند انگلیس و ترکیه که ۴۰ و ۳۲ درصد تولید ناخالص را به مالیات اختصاص میدهند، نسبت بسیار کمی را نشان میدهد.
گفتگویی که در ادامه میخوانید با کامران دادخواه، استاد اقتصاد صورت گرفته است. وی با نگاهی به مفهوم مالیات و شیوههای اخذ آن، مزایا و کاربردهای آن را بررسی مینماید. آقای دادخواه در گفتگوی خود با بامدادخبر تاکید کرده است که «اخذ مالیات با توجه به ساختار غیر دموکراتیک حکومت ایران بیش از آنکه مالیات باشد باج و خراج است».
بامدادخبر: علیالاصول، دولت برایِ تأمینِ هزینههایِ خود باید قدرتِ اخذِ مالیات داشته باشد. اگر بپذیریم که هر قدرتِ قانونی باید محدود و مشروط باشد، چه محدودیتهایِ قانونی را باید بر قدرتِ مالیاتگیریِ دولت در نظر گرفت؟
اگر مالیات به وسیله افرادی که توسط مردم انتخاب شدهاند اخذ گردد مجاز است در غیر این صورت بیشتر جنبه باج و خراج زمان پادشاهان را دارد. از طرفی همه باید در برابر قانون برابر باشند و دولت نمیتواند در برابر قانون رفتار تبعیضآمیزی داشته باشد، به طوریکه از کسی مالیات بیشتری بگیرد و از دیگری کمتر، این عین بیقانونی و تبعیض است.
بامدادخبر: آیا رقابتِ مالیاتی بینِ دولتهایِ محلی –مثلاً شهرداریِ تهران، و شهرداریِ کرج- در قالبِ وضعِ مالیات با نرخهایِ کمتر به منظورِ جلبِ صنایع به حوزهیِ مالیاتیِ خود، امری سودمند است؟ یا باید نهی شود؟
به نظر رقابتِ مالیاتی بینِ دولتهایِ محلی شیوه آزموده شده و مناسبی است بهطوریکه اتخاذ این شیوه به سرمایهگذاری بیشتر در این مناطق کمک خواهد کرد. به طوریکه این امر باعث رونق اقتصادی و ایجاد ثروت در این مناطق خواهد شد. به طور مثال در نواحی سیستان و بلوچستان، و جنوب خراسان به کارگیری چنین روندی میتواند باعث بهبود وضعیت معیشتی ساکنان این مناطق باشد. اما این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که شرط لازم برای به کارگیری این شیوه همانطور که در سوال پیش نیز اشاره کردم، وجود دولت و افرادی برآمده از انتخاب مستقیم مردم است در غیر این صورت به کارگیری چنین روشهایی تنها به تولید فساد بیشتر خواهد انجامید.
بامدادخبر: مالیات بر درآمد و مالیات در مصرف کدامیک در رشد اقتصادی اثری مثبت خواهد داشت؟
به نظرم مالیات بر مصرف در خیلی از موارد بهتر میتواند به رشد اقتصادی کمک نماید. اینکه افراد بتوانند پسانداز کنند و نگران این نباشند که دولت اگر درامد بیشتری داشته باشند آن را به صورت مالیات خواهد گرفت به رشد اقتصادی بهتر خواهد انجامید. همچنین مالیات بر مصرف بیشتر بر انباشت سرمایه کمک خواهد کرد اما از آنجا که مالیات بر مصرف میتواند به بخشهای کم درآمدتر اثر بیشتری بگذارد، باید قسمتی از درآمد مالیاتی به صورت مالیات از درآمد حاصل شود. به همین علت در بسیاری از کشورها نیز شاهد به کارگیری هر دوی این روشها هستیم.
بامدادخبر: مالیات بر ارزشِ افزوده (Value Added Tax) را که شکلِ پیچیدهتری از مالیاتِ مصرف است، چگونه با مالیاتِ بر خردهفروشی (Retail Tax) مقایسه میکنید؟ نقطهیِ قوت و ضعفِ هر کدام چیست؟
مالیات بر ارزش افزوده اول از فرانسه شروع شد و بعد هم توسط برخی کشورها استفاده شد اما در مورد اقتصاد ایران به نظرم به علت پیچیدگیهای حسابرسی که در این شیوه وجود دارد این شکل از مالیات مناسب نیست. زیرا در این نوع مالیات در هر مرحله از تولید باید ارزش افزوده را حساب کرد و بعد نسبت به این ارزش افزوده مالیات حساب شود که در ایران با وجود نبود آمار مشخص به کارگیری این روش جز فساد نتیجهای نخواهد داشت. بنابراین من این شیوه مالیاتی را شیوه درستی نمیدانم و معتقدم جز هزینههای غیر ضروری هیچ عایدی نخواهد داشت.
بامدادخبر: وضعِ مالیات بر ارث چه پیامدهایِ اقتصادی دارد؟
معمولن افراد اینگونه فکر میکنند که کسی که میلیاردها پول دارد اگر مقداری از اموالش به صورت مالیات کم شود ضرری نخواهد کرد. اما این همیشه فرض درستی نیست شما فرض کنید که ما از افرادی صحبت میکنیم که درآمد و اموال زیادی نداشتهاند مانند کشاورزان و یا بنگاه اقتصادی کوچکی داشتهاند که باعث اشتغال و نانآوری برای چند تن بوده است. حال با اخذ مالیات بر این ارث تنها باعث ورشکستگی برای این واحدهای کوچک اقتصادی خواهیم شد. بنابراین مالیات بر ارث به نظرم تنها در مواردی که ما با مبالغ کلان روبرو هستیم امری مفید است و در غیر این صورت امری زیانآور است.
بامدادخبر: آیا کاهشِ درآمدهایِ مالیاتیِ دولت در اثرِ کاهشِ نرخهایِ مالیاتی همزمان با ثابت نگاه داشتنِ سطحِ مخارجِ عمومی، و تأمینِ مالیِ کسریِ بودجهیِ بهوجودآمده از محلِ انتشارِ اوراقِ قرضهیِ دولتی در بازارِ سرمایه سیاستی است که به رونقِ اقتصادی میانجامد؟ و اگر چنین است، تحتِ چه شرایطی چنین اثری وجود دارد؟
پایین آوردن مالیات وقتی که نرخ آن زیاد باشد و همچنین وقتی اراده برای پرداخت آن وجود داشته باشد، نه مانند ایران که عمده مالیات فقط توسط کارمندان پرداخت میگردد، باعث پیشرفت اقتصادی خواهد شد. همچنین اگر مخارج را ثابت نگاه داریم، در حالی که مقداری زیادی ظرفیت تولیدی وجود دارد، از لحاظ اقتصادی بسیار به نفع کشور است. اما اگر ظرفیت تولیدی وجود نداشته باشد به نظرم وام گرفتن دولت در درازمدت میتواند مشکلاتی را پدید آورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر