نبود فضایی مناسب برای فعالیت احزاب و وجود ساختار دیکتاتوری در ایران عواملی است که باعث ایجاد سرکوبهای مستمر فعالین و کنشگران مدنی شده است، فضای اختناقی که فعالان دانشجویی نیز از آسیبهای آن در امان نبودهاند.
صدور احکام سنگین و طولانی مدت برای فعالین دانشجویی، عدم برخورداری حق مرخصی برای فعالان دانشجویی در بند و نیز گسترش دانشجویان ستاره دار و محروم از حق تحصیل از جمله این آسیبهاست.
اما در این برهه از زمان وظیفه جنبش دانشجویی چیست؟ شناسایی ریشههای شکل گیری جنبش دانشجویی و چالشهای پیش رو و استراتژیهای مناسب برای برون رفت از فضای موجود مداقههای این مصاحبه است که با آقای علی افشاری، عضو پیشین شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکنیک تهران و فعال حقوق بشری انجام شده است.
ریشه شکل گیری جنبش دانشجویی را چه میدانید؟
به نظر من فقدان توسعه سیاسی و وجود ساختار استبدادی و مطلقه قدرت و حکومت در تاریخ معاصر ایران بستر اصلی جنبش دانشجویی است. اگر در کشور احزاب قوی، ریشه دار و فراگیر شکل بگیرند و نظام حزبی وجود داشته باشد و ما یک ساختار حکومت دموکراتیکی داشته باشیم اساساً موجودیت کنونی جنبش دانشجویی به پایان خود خواهد رسید و دیگر این جنبش، یا جنبشی خواهد بود که در محدوده مسائل داخلی دانشگاه فعالیت خواهد کرد یا به هر حال جنبشی خواهد که بود مختض به گفتمان اوانگارد در جامعه، مثل دیگر کشورهای غربی و دیگر نیازی نیست دانشجو تا به این حد درگیر مسائل سیاسی باشد.
ویژگیهای جنبش دانشجویی ایران را چه میدانید؟
به نظر من ویژگیهای زیادی را میتوان برای جنبش دانشجویی ایران برشمرد. اما اگر وجه مشترک نسلهای مختلف جنبش دانشجویی را در نظر بگیریم، میتوان یک روحیه آرمان گرایانه را ویژگی بارز جنبش دانشجویی دانست. خصلتی که باعث میگردد دانشجویان با در نظر گرفتن محدودیتهای حال و انجام فعالیت فراعادی خواهان فضای مطلوب و آزاد برای جامعه ایران باشند. از طرفی دیگر جوان بودن و ذهن پویا داشتن دانشجو سبب میگردد که جنبش دانشجویی خواهان تغییر و تحول باشد همچنین از دیگر ویژگیها میتوان به اینده نگری و حق طلبی اشاره نمود.
اما ویژگی بارز دیگر که دانشگاه و دانشجو را به هم پیوند میدهد تعهد به سنت روشنگری دانشگاه و گفتمان نقادی هست. وجه تمایز و خصوصیت اصلی دانشگاه و دانشجو زیر سوال بردن و در اصل شک و تردید داشتن نسبت به همه چیز است و این خصیصهای است که جنبش دانشجویی بیش از هفت دهه فعالیت به آن پایبند بوده است. جنبش دانشجویی سعی کرده است که سنگر دانشگاه را به سنگر نقادی تبدیل کند و از انجا که لازمه گفتمان نقادی وجود فضای ازاد سیاسی است. لذا مخالفت با خودکامگی و استبداد نیز از دیگر ویژگی جنبش دانشجویی است.
یکی از ویژگیهای دیگر را میتوان عنصر سیالیت بودن جنبش دانشجویی دانست به بیان بهترعمر مفید یک دانشجو در حالت کلی بیش از سه الی چهار سال نخواهد بود و این امر میگردد انباشت به سختی صورت بگیرد چنانچه در مقاطعی شاهد گسستهایی بین نسلهای مختلف دانشجویی هستیم هر چند ورود مداوم نسلهای جدید هم ویژگی مثبتی دارد و آن نیروی تازه دادن به جنبش دانشجوی است.
چالشهای پیش رو جنبش دانشجویی را چه میدانید؟
بحران استراتژی و در اصل روش فعالیت را میتوان مهمترین چالشی دانست که گریبان جنبش دانشجویی حال حاضر ایران را گرفته است. بعد از انتخابات و مواجه با جنبش سبز ما شاهد دوران گذاری در دانشگاهها بودهایم، به بیان بهتردانشجویان ازیک فعالیت رسمی و علنی و متمرکز در قالب تشکل دانشجویی به سمت فعالیت پوشیده، غیر رسمی و غیرمتمرکز به صورت شبکهای روی آوردند و اکنون نزدیک به دوسال است که از این وضعیت میگذرد و هنوز فعالان کنونی جنبش دانشجویی نتوانستند این دوره گذار را سپری کنند و متناسب با فضای کنونی دانشگاهها هم شکل فعالیت مناسبی را تدوین بکنند و روشهای مبارزاتی نوین و استراتژی جدید خود را طراحی بکنند و بیشک طولانی شدن این دوران گذار میتواند باعث اسیب جدی به جنبش دانشجویی گردد.
دومین چالشی که اخیرا و به تازگی دیده میشودشکل گیری مناسبات دانش آموزی در بخشی از دانشجویان است، که این خطری جدی برای جنبش دانشجویی محسوب میگردد.
دومین چالشی که اخیرا و به تازگی دیده میشودشکل گیری مناسبات دانش آموزی در بخشی از دانشجویان است، که این خطری جدی برای جنبش دانشجویی محسوب میگردد.
در خصوص شکل گیری مناسبات دانش آموزی در دانشگاه سخن گفتید، لطفا در خصوص آسیبها این موضوع و استراتژیهای لازم برای برون رفت توضیح بفرمایید؟
پس از انقلاب فرهنگی و تثبیت حکومت بعد از سرکوبهای خونین دانشجویی در دهه شصت، دانش آموزکسی بود که وقتی وارد مدرسه میشد کاملا در اطاعت و تبعیت از مدیران مدرسه بهسر میبرد حتی نسبت به کسانی که نگهبان مدرسه بودند کاملا روابط مبتنی براطاعت و تبعیت و عدم اعتراض داشت. اما در دانشگاه کاملا فضایی متفاوت حاکم بود دانشجوخود را شخصیتی مستقل و دارای حق اعتراض میدید نه تنها تابع مدیران نبود بلکه حتی به نوعی خود را تصمیم گیرنده اصلی به شمار میآورد.
اما اخیرا شاهد ایجاد همان فضای دانش آموزی در دانشگاهها هستیم به گونهای که دانشجو تبدیل به عنصری منفعل گردیده است که هر بلایی به سرش بیاورند هیچ گونه اعتراضی نخواهد داشت؛ حتی اگر این اعتراضات، اعتراضی صنفی باشد. به عقیده من گسترش چنین طیفی از دانشجو که برای اولین بار در تاریخ هفتاد ساله جنبش دانشجویی شاهد آن هستیم میتواند موجب مرگ جنبش دانشجویی گردد.
به عقیده من استراتژی لازم برای برون رفت از گسترش چنین طیفی از دانشجو شناسایی عوامل گسست و عدم ارتباط بین ورودیهای جدید و نسلهای قبلتر دانشجویی است باید حلقه اتصال نسل جدید و قبل را پیدا کرد، که بخش مهمی از این کار را با کار تشکیلاتی میتوان بهبود و شناسایی کردوبخش دیگر آن ایجاد حساسیت در رسانهها برای پرداختن به این موضوع از طریق ارائه مقالات و گزارشات، مصاحبهها وپژوهشها توسط فعالین این حوزه میباشد.
همچنین با به تصویر کشیدن فضای کنونی و قبل دانشگاهها با استفاده از امکانات رسانهای موجود به مقایسه و شرح این تفاوت پرداخته شود تا از این طریق به تواند کمکی باشد تا به این چالش غلبه کنیم.
آنچه باعث یک فعالیت موثر و مطلوب دانشجویی میگردد از نظر شما چیست؟
انچه یک فعال دانشجویی مطلوب را توصیف میکند دانستن آگاهی هر چه بیشتر است و این نیازمند مطالعه است و این گونه نیست که صرفا دانشجو با اقدام به فعالیت عملی و پراتیگ بتواند نقش موثری را ایفا کند، چنانچه اگر صرفا به یک فعالیت عملی محدود روی بیاوریم هم خود را و هم تشکلی را که در ان فعالیت میکنیم را دچار چالش جدی خواهیم کرد. همچنین که دانشجو فقط یک عنصر محض تئوریک هم نیست و قسمتی از وظیفه و محبوبیتش به فعالیت عملی و پراتیگ وابسته است.لذا ایجاد یک تعادل و توازن بین حوزه تئوریک و پراتیگ میتواند باعث یک فعالیت موثر و مطلوب گردد.
نسبت و تکیف جنبش دانشجویی با احزاب و قدرت سیاسی چیست؟
جنبش دانشجویی به عقیده من کار کرد حزب ندارد. جنبش دانشجویی برنامهای برای سهیم شدن در قدرت را ندارد. جنبش دانشجویی در معماری ساختار قدرت اینده یا اصلاح قدرت کنونی نقش دارد اما اینگونه نیست که مانند احزاب سهمی از قدرت ببرد لذا ذات و نوع فعالیت آن کاملا متفاوت است ولازمه یک فعالیت سالم دانشجویی به نظر من استقلال از احزاب است و به شدت باید مراقب باشد که ابزار دست هیچ گروه سیاسی بیرون از دانشگاه نگردد، یعنی ضمن اینکه تعامل مناسب با احزاب و دیگر جنبشها مثل جنبش زنان یا جنبش کارگری و غیره دارد و خود را تبدیل به جزیره نمیکند و منزوی نمیشوداما خود را تحت تاثیر ارمان این جنبشها نیز قرا ندادو مطالباتش را که ارمانی و فراحزبی است دنبال میکند.
با توجه به وضعیت بحرانی ایران چه نقش یا وظیفهای را برای فعالان دانشجویی پیشنهاد میدهید؟
من منشا اصلی بحران ایران را رفتار و سیاست ستیزه جویی حکومت در عرصه بین المللی میدانم و جنبش دانشجویی بعنوان فعالترین بخش جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران ضرورت دارد که در این زمینه روشنگری و فعالیت مستمر داشته باشد و به نظرم تاکید به پایان بخشی به تنش زدایی در عرصه سیاست خارجی و پایان دادن به ماجراجویی هستهای از ط ریق متوقف نمودنی موقت غنی سازی اتمی و اجرای قطعنامههای سازمان ملل مسالی است که میتواند توسط جنبش دانشجویی ایران مطرح شود تا به این ترتیت جلوی تهدیدها و خطر احتمال جنگ محتمل یا افزایش تحریمها را بگیرد.
منبع:صبح امروز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر